دلنامه

اولین بار اولین یار

دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۰۳

دلنامه

زیبا
خووبی پسرم؟!
دو روزه دیگه باهات حرف نزدم جز یکی دوتا سلام وجواب سلام ،دلیلش رو گفتی ،ولی باهمه ی ایمانی که بهت دارم باورم نشد دلیلت،بهم گفتی اذیتت نکنم ،آخه من چجوری دلم میاد تورو اذیت کنم ،ولی قبول کن وبهم حق بده که نتونم مثل قبل باشم وقتی تو زمین تا آسمون فرق کرده رفتارت ،بهم برمیخوره که تو خودت نیستی ولی انتظار داری من خودم باشم. بازدید اینجا تغییر کرده نمیدونم خودت اومدی یا یکی دیگه.اما فکر نکنم تو باشی تو وقت نمیکنی بهم یه پیام درست بدی وقت داری بیای اینجا!
اینروزها اصلا حال روحی خوبی ندارم تو زندگیم .تمام استرسهام وتپش قلبم برگشته دارم تمام تلاشم رو میکنم با نبودنت کنار بیام وبزارم به حال خودت باشی وکارهاتو درست انجام بدی ،اما جواب یه سوالی رو باید بهم بدی ولی الان نه یه مدت دیگه،
امیدوارم تمام زحمتهایی که کشیدی یه نتیجه ی طلایی واسه ت داشته باشه این روزها هرلحظه دعام برات همینه ????????
شبت بخیر پسرم
۱۲/۲/۰۳
۱:۲۴بامداد
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در ناجی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.